کیان آنلاین: یک کارشناس حوزه صنایع دستی با اشاره به اینکه برنامه هفتم توسعه با همین کیفیت میتواند سبب افزایش بیکاری در صنایع دستی شود گفت: «چهکسی پاسخگوی بیکاری و تعطیلی کارگاههای این حوزه خواهد بود، بیکاری ناشی از این حوزه در مناطق کوچک روستایی و کمتر توسعه یافته تبدیل به بار امنیتی به دوش وزارت کشور، و بار اشتغال به دوش وزارت کار رفاه و تامین اجتماعی میشود و آنجا باید دوباره کلی اعتبار جذب شود که اشتغال ایجاد کنند.»
لایحه برنامه هفتم توسعه توسط دولت در اختیار مجلس شورای اسلامی قرار گرفته تا بررسی شود، لایحهای که حالا متن آن منتشر شده و با انتشار متن منتقدان زیادی در حوزههای مختلف پیدا کرده است. یکی از این حوزهها صنایع دستی است. صنایع دستیای که بهنظر میرسد سهم پررنگی از لایحه برنامه هفتم توسعه ندارد. این را حجتاله مرادخانی، کارشناس صنایع دستی میگوید. او معتقد است: «وزارت میراث فرهنگی نقش و وظایف حاکمیتی حود را نسبت به صنایع دستی اصلا بهجای نیاورده و دفاعی نکرده تا سر این حوزه بی کلاه بماند، آیا عزیزان میدانند با این برنامه در ۵ سال پیش رو برای صنایع دستی چه تبعاتی را رقم زدهاند؟»
آنطورکه مرادخانی میگوید یکی از تبعات برنامه هفتم برای صنایع دستی افزایش بیکاری و تعطیلی احتمالی کارگاهها است.
متن کامل این گفتوگو در ادامه آمده است.
لایحه برنامه هفتم منتشر شد، آیا صنایع دستی در آن مورد توجه کافی قرار گرفته است؟
با انتشار لایحه برنامه هفتم توسعه بهطور واضح و مشخص معلوم شد که در این برنامه سر صنایع دستی ایران کاملاٌ بی کلاه مانده است.
چهطور؟
برای اینکه متولی این حوزه یعنی وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی، اصلاً صنایع دستی را بهعنوان یک معاونت میدانی و مهم ندیده و نمیبیند، و هیچ تلاشی برای قرار دادن احکام اختصاصی صنایع دستی در قالب برنامه هفتم توسعه صورت نداده است.
معاونت صنایع دستی وزارتخانه میتوانست درباره برنامه هفتم بهتر عمل کند؟
مدیریت معاونت صنایع دستی هم مشخص نیست که واقعاً بهدنبال چه کاری است، آنچه مسلم است یا از تکالیف و وظایف قانونی خودش بیاطلاع است یا اصلاً اشرافی به این حوزه ندارد تا بخواهد برای آن قدمی بردارد. چراکه در دوسال گذشته که فرآیند نگارش احکام برنامه هفتم توسعه آغاز شد و بسیاری از دستگاهها و نهادهای دولتی در تلاش بودند تا جایگاه خودشان را در متن برنامه هفتم و احکام آن پر رنگ کنند معاونت صنایع دستی به دنبال هرکاری بود جز تلاش برای تقویت جایگاه صنایع دستی در برنامه هفتم توسعه، آنچه که منتشر شده به خوبی همین را گواهی میدهد.
نقد اصلی شما به این معاونت چیست؟
متاسفانه نمایش بیحاصل معاونت صنایع تحت عنوان افزایش ثبت ملی و جهانی شهرها و روستاهای صنایع دستی است که هرگز گرهای از مشکلات این حوزه باز نکرده و نخواهد کرد، یا پرداختن به موضوعات انتزاعی و خیالی و مغلطه کردن نسبت به وظایف حاکمیتی خود مواردی هستند که معاونت صنایع دستی بیشتر بهسمت آنها رفت و سبب شد تا صنایع دستی اینگونه از متن برنامه هفتم توسعه حذف شود، حال سوال این است که بودن یا نبودن معاونت صنایع دستی در وزارت میراث فرهنگی چه تاثیری در سرنوشت فعالان صنایع دستی ایران دارد؟
خود وزیر چهطور، آیا ایشان شخصاً نمیتوانستند کمک بیشتری به صنایع دستی کنند؟
وزیر میراث فرهنگی (عزتالله ضرغامی) تکلیف خودش را از همان روز نخست که وارد این وزارتخانه شد با صنایع دستی روشن کرد، برای او این حوزه هیچ اولویتی نداشته و ندارد، جالب آنکه وزیر محترم بهجای پرداختن به وظایف حاکمیتی خود در این یکی دو سال اخیر که بسیار هم حساس بود بیشتر در نقش یک سلبریتی مشغول سفر رفتن و تولید محتوا بود و در همین فعالیت سلبریتیوار صنایع دستی هیچ جایگاهی نداشته، بغل کردن صمیمانه کروکودیل، توجه ویژه به دستشوییها و چالشهای آن و نیز اظهارات عجیب و غریب مثل تغییر نام شهرها و عکس گرفتنهای مفصل از جمله کارهایی بود که وزیر میراث فرهنگی در این مدت انجام داد و ما در ماهعسل تلاش ایشان خروجیای برای صنایع دستی ندیدیم و حالا این حوزه در لایحه برنامه هفتم اینگونه جایگاه بیرنگ و خالی دارد.
در کدام بخشهای برنامه هفتم به صنایع دستی اشاره شده است؟
درفصل ۱۷ برنامه که مربوط به میراث فرهنگی گردشگری و صنایع دستی است، در ماده ۸۲ یک اشاره مبهم به صنایع دستی شده است.
کیفیت آن چگونه است؟
در بخش تحقق اهداف در این حوزه آورده شده افزایش صادرات صنایع دستی از رقم ۲۲۴ میلیون یورو در سال ۱۴۰۱ به رقم ۴۹۰ میلیون یورو در پایان برنامه هفتم توسعه، هیچ جایی هم گفته نشده با کدام زیرساخت قرار است این مقدار افزایش صادرات اتفاق بیفتد.
بهغیر از این بند چهطور؟
در هیچ بند و ماده دیگری صنایع دستی در برنامه مورد توجه قرار نگرفته و این بسیار تاسفبار و ناراحت کننده است، در این فصل مواد مختلف به گردشگری پرداخته شده که اتفاق خوبی است، به میراث فرهنگی مختصری اشاره شده که میتواند بیشتر شود اما به صنایع دستی اصلاً پرداخت نشده است. انگار عزیزان در روند نگارش برنامه هفتم اصلاً حضور نداشتند یا اصلاً نامی از صنایع دستی نبردند، به همین دلیل است که میگویم بودن یا نبودن معاونت صنایع دستی چه تاثیری در سرنوشت این حوزه دارد و پرسش دیگر این است که چه کسی پاسخگوی تبعات مهلک این حوزه بر اشتغال و بیکاری صنایع دستی، رکود بازارهای داخلی و خارجی آن و مشکلات زیادی که پیش روی صنعتگران و فعالان این حوزه است خواهدبود. آیا آقای وزیر پاسخگو است یا معاون صنایع دستی کشور، که البته باتوجه به حضور کمرنگشان در روند تدوین این برنامه بعید است پاسخ چندانی داشته باشند.
به ظرفیتهای درآمدی این حوزه در برنامه هفتم توجه شده است؟
در فصل اول برنامه هفتم توسعه که به مسئله رشد اقتصادی اشاره دارد، جدولی دارد مبنی بر اهداف کمی سنجههای عملکردی رشد اقتصادی، در این جدول رشد سالانه ۲۳ درصد را برای صادرات غیر نفتی ایران در طول سالهای برنامه هفتم توسعه در نظر گرفتهاند، پرسش اینجاست که این رقم رشد کِی قرار است محقق شود؟ وقتی ما هیچ سهمی برای صنایع دستی در احکام برنامه هفتم توسعه قائل نشدیم و صنایع دستی یکی از بخشها و ظرفیتهای مهم در توسعه صادرات غیر نفتی کشور ما هست چهطور قرار است که این بند در رشد اقتضادی محقق شود؟ آیا غیر از این است که نگارش این موارد و حذف صنایع دستی از برنامه با نگاه غیرتخصصی و به دور از واقعیت اتفاق افتاده و احتمالاً در خلا حضور کارشناسان، یا وزیر میراث فرهنگی یا معاونین وزارتخانه این آسیب و خسران به صنایع دستی وارد شده است.
نکته جال اینکه درخصوص توسعه اشتغالهای حاصل از کسب و کارهای خانگی خرد و کوچک در مناطق محروم و روستایی که صنایع دستی میتواند نقش پررنگی داشته باشد هم، هیچ خبری از صنایع دستی نیست، حالا چهطور قرار است این برنامه محقق شود کلاف سر در گمی است که من هم با مطالعه برنامه متوجه نشدم، گویی اصلاً متن و حکم پیشنهادی از سمت صنایع دستی و وزارتخانه به هیات دولت و نهاد متولی نگارش برنامه هفتم ارسال نشده است، یا اینکه عزیزانی که این برنامه را نوشتند هیچ اشراف و درکی از جایگاه راهبردی صنایع دستی نداشتند.
با توجه به پیشبینی شما درباره رشد بیکاری فعالان این حوزه درصورت تصویب متن لایحه برنامه هفتم با همین کیفیت، باید منتظر چه آسیبهایی بود؟
ببینید، در فصل چهارم برنامه که مربوط به اصلاح نظام مالیاتی است تنها مولفه حمایتی دولت از فعالان صنایع دستی که همان معافیت مالیاتی باشد بهطور کلی و بدون هیچ قیدرو شرطی حذف شده، پرسش این است که چهکسی پاسخگوی بیکاری و تعطیلی کارگاههای این حوزه خواهد بود، بیکاری ناشی از این حوزه در مناطق کوچک روستایی و کمتر توسعه یافته تبدیل به بار امنیتی به دوش وزارت کشور، و بار اشتغال به دوش وزارت کار رفاه و تامین اجتماعی میشود و آنجا باید دوباره کلی اعتبار جذب شود که اشتغال ایجاد کنند، اشتغالی که با تصمیم اشتباه از بین رفته است، اینها سوالات و ابهاماتی هست که امیدوارم در روند بررسی مورد توجه نمایندگان مجلس قرار بگیرد و در کمیسیون تخصصی اعتراضات لازم اتفاق بیفتد چراکه آنچه مسلم است وزارت میراث فرهنگی نقش و وظایف حاکمیتی حود را نسبت به صنایع دستی اصلا بهجای نیاورده و دفاعی نکرده تا سر این حوزه بی کلاه بماند، نمیدانم آیا عزیزان میدانند با این برنامه در ۵ سال پیش رو برای صنایع دستی چه تبعاتی را رقم زدهاند؟/خبر آنلاین