کیان آنلاین – خبر آنلاین نوشت: بنظر میرسد در این آشفته بازار قیمت دلار، مسئولین فکر میکنند اگر حرف بزنند کار را بدتر میکنند و از این رو سکوت اختیار کرده اند، یعنی الان جامعه طوری شده که اگر مقامات بانک مرکزی حرف بزنند و بگویند قیمت دلار را پایین میآوریم مردم عکس آن فکر میکنند و استنباط میکنند که قیمت دلار برعکس وعده مسئولان بالا خواهد رفت.
ایران باید متوجه منافع ملی خود در جامعه بین المللی باشد، امروز اقتصاد ایران بسته است و در اقتصاد بسته ورودی ارز به آسانی صورت نمیگیرد و از آنجا که قیمت ارز در بازار بوسیله عرضه و تقاضا تعیین میشود، وقتی از یک طرف ناهماهنگی بین سیاستهای پولی و مالی داریم که این منتج به افزایش حجم نقدینگی و افزایش تورم و کاهش قدرت پول ملی میشود و از طرفی بواسطه عدم تعامل با جهان از یک اقتصاد بسته برخوردار هستیم و از سوی دیگر بحرانهای منطقهای سعی میکنند تشنج را بیشتر نشان دهند و انتظارات مردم را نسبت به آینده منفی میکنند، به نظر میرسد همه این عوامل در افزایش قیمت دلار تاثیر گذار هستند.
من فکر میکنم در اقتصاد ایران یکی از دلایل مهم افزیش نرخ ارز بحث انتظارات است، فراموش نکنیم سیاست خارجی ما میتواند نقش بسار مهمی در این بین داشته باشد و مقامات ما باید بفهمند رابطه با ایالات متحده به نفع ایران و به ضرر رقبای منطقهای ما است، ولی آنها به این موضوع توجه نمیکنند و سعی میکنند صرفا با کارت روسیه و چین منافع ملی مان را تنظیم کنند در حالی که اینطور نیست. من به هیچ وجه نمیخواهم بگویم ما با چین و روسیه دشمنی بورزیم، روسیه همسایه بزرگ ما است، ولی باید خط قرمز ما منافع ملی باشد.
اقتصاد ایران در گرو سیاست و خصوصا سیاست خارجی است، در حالی که اگر رفاه مردم کشورهایی مثل عمان، امارات، عربستان، قطر، کویت و … را درنظر بگیریم خواهیم دید که زندگی مردم این کشورها به مراتب از زندگی مردم ما بهتر است. این در حالی است که هدف از انقلاب ۵۷ یک جامعهای بود که علاوه بر مادیات، معنویات مردم راهم بالا ببرد.
من فکر میکنم این روالی که تندروها در ایران پیش گرفته اند، روالی است که به انتظارات منفی دامن میزند و بخاطر همین است که سرمایه از کشور خارج میشود و میبینیم که طی چند سال گذشته میلیاردها دلارپول به ترکیه، گرجستان، اسپانیا، کانادا و … رفته است و تبدیل به ساختمان شده. این در حالی است که با این دلار باید تکنولوژی وارد میشد تا باعث رشد تکنولوژی و افزایش بهره وری از طریق انتقال تکنولوژی میشد و این موضوعی است که باعث شده ما روز به روز عقب گرد کنیم و امروز میبینیم که نیمی ار مردم ایران اتومبیل ندارند وبرای خیلی از خانوارها داشتن یک پراید تبدیل به آرزو شده است.
همانطور که گفته شد علت سکوت مسئولین ترس از این است که وعده و وعیدی به مردم بدهند که در نهایت نتوانند آن را محقق کنند، ضمن اینکه اصلا کاری نمیتوانند بکنند. الان دولت کوتولهتر شده است، بی انضباطی اقتصادی اقتصاد ایران را رنج میدهد و این بی انضباطی شامل یک بی انضباطی پولی در سیستم بانکی و بی انضباطی مالی در سند بودجه که منتج به کسری بودجه میشود و سوم بی انضباطی اداری است. در همه جای دنیا بهترین نیروی متخصص را جذب دولت میکنند، ولی ما آدمهای درجه ۴ و ۵ از دانشگاههای درجه ۵ را جذب دولت میکنیم و این ایراد است. برخی از وزرا کسانی نیستند که بتوانند در مسند آن وزارت خانه باشند.
در نهایت اینکه سیستم باید اصلاح اساسی را در دستور کار خود قرار دهد و اگر این سیستم را اصلاح نکنند جامعه دچار مشکلات عدیدهای خواهد شد، خصوصا در حوزه اقتصاد.