نقش «رضا شاه» در حق‌آبه هیرمند

کیان انلاین .و

به گزارش «کیان آنلاین»: موضوع حق آبه ایران که از رودخانه هیرمند به سیستان و بلوچستان می‌آید بعد از اینکه دولت پیشین افغانستان توانست سد «کجکی» را افتتحاح کند، وارد فاز جدیدی شده است. باتوجه به رد و بدل کردن متلک‌های مجازی و مذاکرات بین مقامات دو کشور باید بگوییم حالا سطح تنش در مورد این حق‌آبه باستانی بالا رفته است. در ادامه این گزارش به نقش «رضا شاه پهلوی» در مورد خشکسالی هیرمند و دیگر عواملی که باعث خشکسالی ایران شده است، خواهیم پرداخت. هیرمند در سال ۱۳۵۳ همین توافقنامه در مجلسین دو کشور تصویب و در تهران تبادل می‌شود، نفوذ شاه در آن زمان به نحوی بود که می‌توانست قرارداد بهتری منعقد کند اما از ترس کمونیست‌ها و به عنوان باج دادن به کابل، برای اینکه به دامن کمونیست‌ها نیفتد آن قرارداد را منعقد کردند که آن را هم افغان‌ها منفی ارزیابی کردند.
«ابوالفضل ظهره‌وند»، سفیر پیشین ایران در افغانستان درباره حقابه هیرمند و کارشکنی افغانستان در مسیر رهاسازی آب به سمت ایران می‌گوید: «موضوع آب هیرمند دهه‌ها است که کشور را به خود درگیر کرده و مربوط به امروز نیست، ریشه کار در نحوه برخورد و پیگیری مسئله آب را باید در دوره رژیم قبل تا امروز جست و جو کرد. طبق آنچه در خاطرات اعلم آمده رژیم شاه به دلیل نگرانی از گرایش دولت وقت کابل به سمت اتحاد جماهیر شوروی امتیازاتی داد و بعد از انقلاب نیز مقطع شروع بحران به دوره اول طالبان برمی‌گردد، آن زمان دولت وقت ایران به دنبال آن بود که به هر نحوی شده با طالبان تعامل کرده و آنها را برسمیت بشناسد، امتیازدهی دوره گذشته این بار هم تکرار می‌شود و به نوعی اکنون نیز با مسئله کاهش سطح آبی که به سمت ایران جریان داشت و همچنین احداث سد و مسیرهای انحرافی و متوقف کردن جریان آب به سمت هامون منفعلانه برخورد می‌شود. در دوره اول طالبان بارها ما به این سیاست اعتراض کردیم اما بی‌توجهی شد تا اینکه به شرایط امروز رسیدیم. به طوری که این جریان در دولت بعد از سقوط طالبان و روی کار آمدن کرزای و اشرف غنی و تا بازگشت دوباره طالبان به صحنه ادامه دارد.»

سعی کردیم مسئله هیرمند را فراموش کنیم
سفیر پیشین ایران در افغانستان با بیان اینکه این رویه همچنان در یک شیب منفی ادامه داشته و کار را به اینجا رسانده است، ادامه می‌دهد: «متاسفانه ما هم نخواسته و یا نتوانسته‌ایم در نوع نگاه و سیاست اتخاذی در قبال افغانستان و تحولات این کشور تجدیدنظر کنیم و در این دوره هم با همان سیاست گذشته جلو می‌رویم. در این دو سال به نوعی سعی شده مسیر تعامل با طالبان را در دستور کار داشته باشیم و به این خاطر سعی کردیم مسئله هیرمند را کتمان کنیم که نتیجه به اینجا رسیده و حتی بدتر هم خواهد شد. حتی اکنون بنا دارند مختصر آبی که از یکی از رودخانه‌های فرعی از سمت فراه به سمت مرز می‌آمد را نیز متوقف کنند و خشک کنند.»

دیپلماسی آب در دستور کار سیاست خارجی ما قرار نگرفته است
او در همین مورد و با اشاره به کاستی‌های وزارت خارجه در مورد دریافت آب هیرمند و سابقه تاریخی حقابه ادامه می‌دهد: «در مجموع وضعیت آبی به عنوان یک مولفه مهم در دستور کار سیاست خارجی ما قرار نگرفته است در حالی که ما باید این موضع را به عنوان مولفه مهم امنیتی مورد توجه قرار داده و بخشی از راهبردها را متوجه تحقق این مولفه می‌کردیم. حوضه آبی هیرمند را به عبدالرحمن خان حاکم وقت کابل واگذار می‌کند، آن زمان ایران و افغانستان و ترکیه سه والی داشتند که همگی متاثر از نفوذ انگلیسی‌ها بودند، در همین زمان بود که رضا خان دشت «ناامید» را که بخشی از سیستان بود بدون هیچ معوضی به حاکم وقت کابل می‌بخشد و این اولین مشکل در موضوع آب هیرمند بوده است.»
این دیپلمات پیشین در همین مورد اضافه می‌کند: «پس از آن هنوز سد کجکی کامل نشده بود و آب به سمت ایران روانه می‌شد. بعد از تکمیل سد محمدرضا پهلوی؛ هویدا را مامور می‌کند که سهم آب ایران را تنظیم کنند در تهران افرادی مثل اعلم معتقد بودند همان وضعیت گذشته ادامه پیدا کند یعنی ما ۵۰-۵۰ حقابه را داریم و نیازی به تقسیم دوباره نیست در حالی که محمدرضا دست هویدا را باز می‌گذارد و در مذاکراتی که با شفیق، نخست وزیر وقت افغانستان، انجام شد کار را روی حقابه ۸۲۰ میلیون متر مکعب در ثانیه می‌بندند. این معاهده پروتکل کاملی دارد، یک جدول آبی تنظیم کردند، ایستگاه آب‌سنجی در دهراوود شکل می‌دهند و شرح وظایف کمیساران آب دو طرف را تعیین می‌کنند و برای سال پرآب و کم‌آب همه مسائل دیده می‌شود با این وجود زمانی که شفیق به کابل برمی‌گردد اعدام می‌شود و نه تنها ما ۵۰ درصد را نگرفتیم بلکه زمانی که سر میز مذاکره با پشتون‌ها نشستیم این امتیاز شاه را ندادند و همان مختصر آبی را که قرار بود به سمت ایران روانه شود به عنوان امتیاز منفی منظور کرده و شفیق را اعدام کردند.»

طالبان آب را روی شهروندان خود هم بسته است
سفیر پیشین ایران در افغانستان در مورد اینکه حتی طالبان آب را بر روی شهروندان خود می‌بندند اضافه می‌کند: «در سال ۱۳۵۱ همین توافقنامه در مجلسین دو کشور تصویب و در تهران تبادل می‌شود، نفوذ شاه در آن زمان به نحوی بود که می‌توانست قرارداد بهتری منعقد کند اما از ترس کمونیست‌ها و به عنوان باج دادن به کابل برای اینکه به دامن کمونیست‌ها نیفتد، آن قرارداد را منعقد کردند که آن را هم افغان‌ها منفی ارزیابی کردند. در دوره طالبان اول که پشتون هم هستند و نسبت به حوزه تمدنی ایران و فارس زبان‌ها بغض و کینه دارند شروع به بستن آب و خشک کردن هامون کردند. اکنون آب منطقه پنجاب به طور کامل از افغانستان تامین می‌شود اما طالبان جرات ندارند کوچکترین سد و انحرافی ایجاد کنند، در حالی که این آب از کنار کابل و منطقه قرغه عبور می‌کند، مردم کابل در تشنگی هستند و جرات ندارند بخشی از آب را به کابل ببرند، در ایران نیز دیپلماسی ضعیف چه در زمان شاه و چه بعد از آن سبب می‌شود که کار به این فرجام برسد. دو دهه قبل دیپلماسی کشور خشک شدن هامون توسط طالبان را کتمان می‌کرد و گفته می‌شد که هیرمند خشک شده و طالبان بی‌تقصیر است، در این دوره نیز همین ماجرا به شکلی دیگر تکرار می‌شود.»

تهاتر تریاک و پناهجو در ازای مواد غذایی و سوخت
ظهره‌وند در همین زمینه با اینکه نباید با طالبان رفتار دیپلماتیک داشته باشیم ادامه می‌دهد: «واقعیت اینکه طالبان سد انحرافی کمال‌خان را احداث کرده و آب اضافه را به ریگزارها و شوره‌زارها روانه می‌کند، چندین سد و کانال انحرافی از جمله در لشکرگاه احداث کرده و آب را برای کشت تریاک و مواد مخدر انتقال داده‌اند که منبع درآمدی‌شان است، یعنی ایران در روابط خود با افغانستان پناهجو و مواد مخدی وارد کشور و سوخت و مواد غذایی تحویل می‌دهد، افغان‌ها هم این یک موازنه را تقویت می‌کنند. باید در رابطه با طالبان تجدیدنظر صورت گیرد اگر ریشه پیدا کنند یک تهدید علیه کشور و منطقه خواهند بود، اکنون که شناسایی نشده‌اند با ملت و اقوام فارس‌زبان و شیعه و همسایگانی مثل ایران و تاجیکستان اینگونه رفتار می‌کنند، اگر رسمیت پیدا کنند اوضاع بدتر خواهد شد. قبلا زمان اشرف غنی گفته می‌شد که یک بشکه نفت در برابر یک بشکه آب می‌خواهیم اما اکنون شاهدیم که سخنگوی سابق طالبان گفته ما در برابر یک بشکه آب دو بشکه نفت می‌خواهیم، این نشان می‌دهد ما باید درسیاست خارجی از جمله در قبال طالبان تجدیدنظر و بازنگری جدی کنیم، با این روش کنونی مشکل خواهیم داشت.»
سفیر پیشین ایران در کابل اضافه می‌کند: «طالبان هویت مستقل ندارد یک متغیر وابسته است که از یک سمت به انگلیس و امریکا و از سوی دیگر به ISI پاکستان وابسته است، سد کمال‌خان هم با فشار امریکا و انگلیس ساخته شد، در هر حال طالبان متغیر مستقل نیست تنها برای بهم زدن معادلات منطقه‌ای، امنیت منطقه، هژمونی پاکستان در افغانستان و تداوم ناامنی علیه ایران، روسیه و چین در منطقه توسط امریکا ایجاد شده است.راه‌حل مواجهه با چالش حقابه هیرمند دیپلماسی و یک راهکار بلندمدت است، ما نباید با طالبان برخورد مستقیم داشته باشیم باید دیپلماسی موزون و تعریف شده بکار بگیریم.»

منبع گفت‌وگو : ایلنا

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *