به قلم الهام زادمهر– مقوله زیبایی و توجه به آن از قدیم الایام در زندگی بشر جایگاه ویژه ای داشته است و اقوام و ملل مختلف به طور ویژهای و با تعاریف مختلف زیبایی را تعبیر و با ملاکها و ماتریس مشخصی در زمانها و مکانهای مختلف آن مفهوم را به جوامع ارائه کردهاند. شاید دانستن این نکته تأمل برانگیز باشد که در تمام اعصار مختلف مفهوم زیبایی و زیبا بودن را تجار و کمپانیهای بزرگی که ارائه دهنده خدمات زیبایی هستند به جامعه القا کرده و در واقع تعریف زیبا بودن را چه به صورت آشکار و چه در لفافه و با حربههای مختلف رسانهای به جوامع تزریق کرده و ذائقه ملل را طبق سیاستهای خود که تماما بر اساس سیستم فروش کالا و کسب سودهای سرشار بنیان نهادهاند، به گونهای که جوامع را که از پشت پرده و سیاستهای آنان بیخبر بوده، با خود همسو مینمایند. این امر از دیرباز مرسوم بوده اگر بخواهیم نگاهی اجمالی به ملاکهای زیبایی در اعصار مختلف بیندازیم میتوانیم به اشعار شاعرانی چون حافظ و فردوسی اشاره کنیم، در یکی از اشعار حافظ آمده است« گر غالبه خوشبو شد در گیسوی او پیچید/ ور وسمه کمانکش گشت در ابروی او پیوست»، فردوسی نیز در شعری میگوید« چه از مشک و انبر چه یاقوت و زر/ سراپرده آراسته سر به سر»، از این اشعار میتوان چنین استنباط کرد؛ تجارتی که در آن زمان سود مناسبی برای تجار داشته است تجارت مشک و عطر ختن و رنگ مو و روغنهای براق کننده و جواهرات آویختنی بوده است.
در واقع اگر به دغدغه زنان در آن زمان برای زیبایی نگاهی بیندازیم، متوجه خواهیم شد که تجار اینگونه القا می کردند که طبقات متمول و کسانی که به دنبال زیبایی بودهاند باید خود را با کالاهایی که آنها عرضه میکردد بیارآیند تا به آنها لقب زیبارو داده شود. اما در زمان قاجار «چاقی» ملاک زیبایی و جذابیت بود. زنانی که در دوران قاجار میزیستهاند برای رقابت و دلبری بیشتر خود باید چاق بوده و شکم بزرگ و غبغب چمدانی و گونههای بسیار بزرگ میداشتند تا در زمره زیبارویان زمان خود قرار گیرند. اما دلیل اینکه چرا چاقی ملاک زیبایی در دوران قاجار بود را میتوان در قحطیهای گاه و بیگاه آن دوران جستجو کرد، زمانی که قاطبه بازار در آن زمان بازار مواد غذایی و غلات بود و تجار سود خیره کنندهای از فروش مواد غذایی عایدشان میشد. بنابراین هر که در آن زمان متمولتر بود خورد و خوراک مناسب تری داشته و فربهتر بود، در نتیجه هر چه پول بیشتری برای مواد غذایی پرداخت میشد رضایت تجار حاصل شده و آن قشر مرفه که توان خرید داشت چاقتر بوده و زیباتر به جامعه معرفی میشد. اما در عصر حاضر کمپانیهای بزرگ با فعالیتهای بسیار بیشتر از قبل و با سرعتی باور نکردنی در حال گسترش و فروش محصولات زیبایی خود و تغییر سبک زندگی جوامع هستند.
تبلیغاتی که در آن استثمار سلبریتیها و سینما و موسیقی و… برای فروش هر چه بیشتر و شستوشوی ذهنی جوامع برای القای مفهموم زیبایی که تجار آن را تعریف و ارائه می دهند. مکتب پلنگیسم و تزریق ژل و بوتاکس و زاویه سازی و عملهای مختلفی که پا را از دایره صورت فراتر نهاده و دیگر اعضای بدن فرد را نیز مورد هجوم قرار داده تا آن معنای زیبایی که تجار جهانی میخواهند رخ دهد از معضلات آشکار و البته در زوایای دیگر معضل پنهان بشریت است که هر روزه بر پیروان آن افزوده میشود. حال باید در نظر داشت آیا آیندگان با دیدی تمسخرآمیز که مردم این عصر به قاجاریان مینگرند به پیروان مکتب پلنگیسم نظاره نخواهند کرد؟ شاید فرهنگسازی در جامعه راهکار مناسبی برای این هجوم بیرحمانه کمپانیهای فروش محصولات زیبایی باشد تا جامعه از گزند و فریب این دلالان پول و ثروت رهایی یابد و بساط این پولپرستان که سلامت روح و جسم جامعه را نشانه رفتهاند برچیده شود.