کیان آنلاین – اقتصاد ۲۴( نازنین خودی ) نوشت: بازار سهام آخرین هفته آبان ماه را با ریزش آغاز کرد، اتفاقی که البته در امتداد دو روز پایانی هفته گذشته رخ داد و تابلوی بورس را به رنگ قرمز درآورد. تغییرات دوباره در نرخ خوراک پتروشیمی مهمترین اتفاقی بود که به گواه کارشناسان بورس را تحت تاثیر قرار داده بود و منجر به زیان بسیاری از سهامداران شد. تا جایی که در بازار روز چهارشنبه نیز گروههای فرآوردههای نفتی از اصلیترین نمادهای ریزشی بازار بودند. در این روز ۶۲ درصد از نمادهای بازار سهام منفی بودند و حجم معاملات خرد تنها ۶ میلیارد برگه سهم بود. شاخص کل بورس نیز با عقبگرد ۱۰ هزار و ۳۱۵ واحدی، در سطح دو میلیون و ۲۸ هزار و ۵۶۷ واحدی قرار گرفت.
بیشتر بخوانید:
ابلاغیه جدید نرخ خوراک پتروشیمی بلای جان بورس شد
ابزارهای حمایتی سازمان بورس از سهامداران
مسئله نرخ خوراک پتروشیمیها به عنوان یکی از نمودهای دستکاری مستقیم دولت در بازار سرمایه از اردیبهشت ماه آغاز شده بود. درآن زمان این تصمیم غیرمنتظره موجب زیان بسیاری از سهامداران خرد شد و حتی در این مسیر موضوع رانت اطلاعاتی موجود در بازار سرمایه سبب شد عدهای سودهای هنگفتی به جیب بزنند. در چنین شرایط پرریسکی آیا راهی وجود دارد تا با استفاده از آن بتوان به صیانت از حقوق سهامداران خردی پرداخت که هنوز با گذشت چند ماه از آن اتفاق در زیان به سر میبرند؟
«حمید اسدی» حقوقدان بازار سرمایه در گفتگو با اقتصاد ۲۴ به بررسی این موضوع پرداخته است. به گفته وی ممکن است که تصمیمات دولت تاثیرات زیادی روی بازار سرمایه بگذارد، ولی به هر حال سازمان بورس هم امکان ناظر دارد. سازمان بورس باید از حقوق سهامداران حمایت کند و به هر حال در مواردی که لازم است از ابزارها و آپشنهای ممیزیاش استفاده کند که به نوعی از این بازار حمایت کرده باشد. اینکه دولت تصمیمات لحظهای میگیرد طبیعی است و آنها معمولا به بورس اهمیتی نمیدهند. این وظیفه سازمان بورس است که با استفاده از ابزارهایی، چون کاهش یا افزایش دامنه نوسان، محدود کردن کردن معاملات، توقف معاملات و بستن نمادها و راههایی از این دست رگولاتوری درستی داشته باشد.
گرایش و همسویی بازار سرمایه با دولت
شرط اول برای صیانت از حقوق سهامداران از مسیری که به آن اشاره شد خواست و اراده سازمان بورس است که با توجه به اظهارات «فردین آقابزرگی» دیگر کارشناس بازار سرمایه امید برای اجرای آن کمرنگ میشود. این کارشناس بازار سرمایه که سابقه فعالیت با عنوان ناظر معاملات و کارشناس نظارت بر شرکتها در سازمان بورس قدیم را طی سالهای ۷۳ تا ۷۸ در کارنامه خود دارد در گفتگو با اقتصاد ۲۴ به واکاوی آن چه در بورس اوراق بهادار تهران حاکم است میپردازد.
به گفته آقابزرگی عوامل مختلفی از ۱۰ یا ۲۰ سال گذشته بر بازار سرمایه تاثیر گذاشته و تا حدودی به ناامیدی، رخوت و بی اعتمادی در این فضا دامن زده است. تا آنجا که علی رغم اینکه بقیه بازارها در رکود به سر میبرند هیچ رغبتی به ورود سرمایه به خصوص اشخاص حقیقی خرد به این بازار وجود ندارد و برعکس بعضا در حال خارج شدن هستند. اما اگر بخواهیم دلایل این وضعیت را که در حال حاضر بورس را در این حد بهم ریخته برشماریم، اولین عامل گرایش و همسویی بازار سرمایه با دولت است. دولتی که به صورت مقتدرانه به عنوان حکمران اصلی در اقتصاد و بازار سرمایه با تصمیمات خاص و روشهای مورد نظر خودش در راستای تامین مالی و تامین نقدینگی و جبران کسری بودجه اقدام میکند؛ نمونههای آن را در سال جاری دیدیم؛ از ابلاغیه نرخ خوراک پتروشیمی تا خروج برخی محصولات از بورس کالا و حتی زمزمههایی مبنی بر تعطیلی بورس کالا و…
او در این باره توضیح میدهد: بزرگترین عامل اصلی به وجود آمدن این وضعیت همین است. در ۱۰ یا ۲۰ سال گذشته ما ۵ میلیون بازیگر در بازار سرمایه داشتیم. اما الان بالغ بر ۴۰ میلیون کد فعال بورسی وجود دارد. اینکه اینها مرتبا ترید کنند یا نه مطرح نیست، اما در این شرایط که درست مثل مجمع عمومی که یک سهامدار عمده هر تصمیمی بخواهد بگیرد بدون ترس و نگرانی از برخودهای انتظامی، تصمیم خودش را دیکته میکند، این سهامدار جزء در این مجمع محلی از اعراب ندارد. آن قابلیت پیش بینی پذیری به طور کامل محو میشود. اول ماه یک چیزی در دستور کار است، آخر ماه دولت تشخیص میدهد که به هر دلیلی مثلاچون ۷ میلیون دلار کره جنوبی وصول نشد، از عراق نتوانستیم پول گاز و برق را بگیریم و… به صنایع فشار بیاورد که این پول را باید به من بدهید.
تضعیف تولید به تشویق واردات منجر شده است
اما آسیب دومی که این کارشناس بازار سرمایه به آن اشاره میکند تضعیف تولید است. به گفته او علاوه بر شیوه مدیریت بازار سهام وضعیت فعلی ناشی از تضعیف تولید از مسیر افزایش واردات است. برخلاف آنکه در چهار دهه گذشته تقویت پول ملی را در دستور کار گذاشتیم تضعیف تولید به تشویق واردات منجر شده است. به عنوان نمونه اگر بررسی کنید متوجه میشوید، در هر رشتهای از صنایع یک رقیبی از خارج وجود دارد. در حال حاضر چین سرآمد است، از سوزن ته گرد تا ماشین آلات و پروژههای ساخت ساز را انجام میدهد. خب تولید در این شرایط چه کاری میتواند انجام دهد؟ پایین نگه داشتن نرخ ارز استراتژی است که به نام خوب نشان دادن کارنامه اقتصادی دولت به عنوان بزرگترین مصرف کننده ارز، استفاده میشود. اما واقعیت این است که پایین نگه داشتن نرخ ارز یک مقطع کوتاهی جلوگیری از افزایش قیمت را نشان میدهد، اما اصل اثر این است که رقیب وارد کننده بیشترین جولان را میدهد.
اینها در شرایطی است که به گقته آقابزرگی شعار حمایت از تولید و مهار تورم را سر میدهیم؛ ولی ما با این شیوهها درست عکس آن عمل میکنیم. تشدید تورم و کاهش تولید؛ این دو عامل با تحلیل کسانی که در بازاری، چون بازار سرمایه فعال هستند به خوبی قابل مشاهده است.