کیان آنلاین– فرارو نوشت: این خبر در گفتگوی “خشایار باقر پور” مدیر عامل اتحادیه تعاونی های عمرانی شهر با خبرگزاری ایسنا منتشر شد. البته که پس از انتشار این خبر، عکس منتسب به واحدهای 25 متری نیز در فضای مجازی به نحوی گسترده منتشر شد. با این حال، نکته قابل تامل این است که طیف متنوعی از کنشگران مرتبط با ایده مسکن 25 متری به ویژه در شهرداری تهران، به صراحت با این ایده مخالفت کرده و حتی “مهدی چمران” رئیس شورای اسلامی شهر تهران تاکید کرده که به هیچ عنوان برای ساخت خانه های 25 متری پروانه صادر نخواهد کرد.
1: مسکن 25 متری؛ حل مساله یا پاک کردن صورت مساله؟
اینکه مطرح شود برای مخاطب قرار دادن مشکل مسکن و گرانی آن در کشور، ساخت مسکن 25 متری در دستورکار قرار گرفته، ایده و گزاره ای به غایت عجیب است زیرا این ایده و حامیان آن گویا از اساس، اصلِ مشکل را اشتباه متوجه شده اند. مشکل اصلی کشور، اوضاع اقتصادی نامساعد و تورم بالا است که در نوع خود بر بازارها و بخش های مختلف اقتصاد از جمله مسکن، تاثیرات منفی زیادی را برجا گذاشته است. در این چهارچوب، اگر واقعا به دنبال حل مشکل مسکن هستیم، باید آن را از سرمنشا اصلیاش یعنی نرخ تورم در اقتصاد ایران حل کنیم.
کما اینکه اگر این چالش از ناحیه چالش تورم در اقتصاد ایران مخاطب قرار نگیرد، هیچ بعید نیست که خیلی زود، قیمت همان واحدِ 25 متری نیز به بیش از یک میلیارد تومان افزایش یابد و این کمترین نیز، به دستِ مصرفکننده واقعی نرسد. از این رو، کلیت ایده مطرح شده مبنی بر ساخت مسکن 25 متری، بیش از آنکه یک راه حل برای چالش مسکن باشد، عملا نسبت به مولفه های اصلی و محوری چالش زا در بازار مسکن و به طور کلی اقتصاد بی اعتنایی پیشه می کند.
از این رو، این ایده درخور توجه نیست و در عمل، مشکلی را حل نمی کند.
2: ضربه به پرستیژ بین المللی ایران؟!
در روزهای گذشته شاهد انتشار اخباری بوده ایم که به این مساله اشاره داشته اند که آن دسته از مردم کشورهای عربستان سعودی و امارات متحده عربی که سطح درآمدشان از حدی مشخص پایین تر است، می توانند خانه های ویلایی به همراه برخی امکانات تفریحی را به صورت رایگان از سوی دولت های خود دریافت کنند.
حال در این فضا، اینکه ما بگوییم به دنبال ساخت مسکن 25 متری با قیمتی کمتر از یک میلیارد تومان هستیم(البته که همین قیمت نیز از وُسع مالی شمار قابل ملاحظه ای از مردم کشورمان که مستاجر هستند خارج است)، در نوع خود ضربه ای جدی را به پرستیژ بین المللی ایران وارد می سازد و عملا مردم را وارد نوعی مقایسه ذهنی می کند. اساسا به همین دلیل است که حتی کلید خوردن این پروژه خود می تواند به نمودی عینی از ناکارآمدی سیاست های اقتصادی در ایران در دولت های مختلف تبدیل شود.
3: کرامت انسانی چه می شود؟
فرض کنید مسکن 25 متری ساخته شود و در حداقلی ترین حالت، یک خانواده 3 نفره بخواهند در آن ساکن شوند. آیا واقعا فضای 25 متری برای زندگی سه نفر انسان کافی است؟ آیا عزت و کرامت آن ها در قالب یک چنین زندگی تضمین می شود؟
نکته جالب اینکه پس از انتشار خبر و ایده ساخت مسکن 25 متری، “بهزاد عمران زاده”، رئیس اندیشکده شهر ایرانی و اسلامی در موضع گیری گفت: “بحث ساخت خانههای ۲۵ متری در فرهنگ ایرانی- اسلامی، شوخی ناسازگار و بدی است. اساسا این ایده را به عنوان مسکن اقتصادی مطرح میکنند، اما در نگاه ما مسکن صرفا موضوعی اقتصادی نیست. فرهنگ ما میگوید مسکن باید انسانی باشد. این خانهها نه تنها استانداردهای معمول یک زندگی را تامین نمیکنند بلکه حتی پاسخگوی حداقلهای لازم هم نیستند.”
وی در ادامه تصریح می کند: “اصل ۳۱ قانون اساسی میگوید که داشتن مسکن متناسب با نیاز، حق هر فرد و خانواده ایرانی است. این خانه ۲۵ متری دقیقا قرار است کدام نیاز ما را پاسخ دهد! این ایده نه تنها پاسخی به نیاز مسکن نیست بلکه اگر در مراحلی عملیاتی هم شود، آسیبهای متعدد اجتماعی را ایجاد خواهد کرد و حتی اگر از سوی مجمع خصوصی هم مطرح شود قاعدتا باید نهادهای دولتی و شهرداری، به جد مانع از اجرای چنین طرح غیرقانونی شوند.”
در این فضا، از هر منظر که بنگریم، ایده ساخت مسکن 25 متری، تضییع کننده کرامت انسانی شهروندان کشورمان است و حامل دستاورد نیست.
4: مسکن 25 متری صاحب ندارد!
در نهایت باید گفت که تنها اندکی پس از طرح ایده مسکن 25 متری، شاهد سرازیر شدن سیلی از انتقادات از سوی کارشناسان حوزه مسکن و مقام های مسوول در این حوزه از این ایده بودیم به نحوی که به ندرت می توان فردی را پیدا کرد که با این ایده موافق بوده باشد.
در این فضا، بیراه نیست اگر بگوییم هیچکس مسکن 25 متری را گردن نمی گیرد و اساسا این ایده صاحب ندارد. دلیلی این موضوع نیز کاملا روشن است زیرا این ایده بیش از آنکه معطوف به تامین رفاه و آسایس و خدمت به مردم باشد، نوعی تحقیری آشکار را علیه آن ها تداعی می کند و وزنه مخالفان آن به مراتب سنگینتر از موافقانش است. از این منظر، ایده ای که صاحب ندارد چرا باید در عرصه میدانی امکان اجرا داشته باشد؟!