کیان آنلاین – شیوا سپهری: تازه ابتدای بحران انرژی هستیم. آژیر خطر در حوزه بحران برق در ایران به صدا در امده است. این را میتوان از تعطیلات تهران در دو روز گذشته احساس کرد. اگرچه مسئولان مشکل برق را علت تعطیلیها ندانستند و عمدتاً سخن از گرما بود اما اخبار روزهای پیش مدیر عامل توانیر و هشدارهایی که مبنی بر گذر مصرف برق از پیک ۷۲ هزار و ۵۰۰ مگاواتی داشت چیز دیگری را نشان میداد. کار به جایی رسید که حتی مسئولان دستور به تعطیلی بانکها دادند. اونم در شرایطی که در ایام کرونا این تجربه نصیب بانکها نشده بود و بانکهای کشور با وجود خطر مرگ فعال بودند. با اینحال مسئولان اصرار داشتند که علت تعطیلیها را گرمای سوزان نیمه مرداد ماه بنامند. در این مطلب به این موضوع خواهیم پرداخت که بحران انرژی در ایران چقدر جدی است؟
اگر بخواهیم رد پای مشکلات انرژی در کشور را بگیریم و با اغلب بحرانهای نیروگاههای برق در کشور اغلب کنیم، به زمستان سال ۱۴۰۱ بر میخوریم وقتی که ارش نجفی رییس کمیسیون انرژی اتاق ایران خبر داد، هیچ نیروگاهی در ایران ذخیره گاز ندارد، نیروگاهها مجبور به مازوتسوزی شدهاند. حدود دوماهونیم است که نیروگاههای برق دارند از سوختهایی مانند مازوت، گاوزئیل و سوخت مایع استفاده میکنند. این موضوع هم یکی از عوامل اصلی آلودگی هوا است. هزینه گاز وارداتی ۳۰ سنت برای دولت تمام میشود و اصولاً هزینههای تولید برق در کشور نیز بالا بوده است. غنچه کارشناسان بر این تاکید دارند تاکید بیش از حد بر تولید برق هستهای در ایران است. درحالیکه نیروگاههای بادی و خورشیدی عملاً میتوانند به صرفهتر باشند.
اصرار بیمورد بر تولید برق هستهای
بعد از اینکه جنجال مشکلات برق در کشور افزایش یافت، اسلامی رییس سازمان انرژی اتمی ایران از تعیین سهم ۲۰ هزار مگاواتی برق در ایران خبر داد. این درحالی است که برخی آمار ها برق هستهای ایران را حدود یک درصد اعلام کردهاند. این خبر اسلامی با انتقاد برخی کارشناسان در حوزه انرژی مواجه شد. درحالیکه اسلامی مدعی شده بود این سهم مطالعه شده و پشتوانه کارشناسی دارد اما مشکلات بزرگی در این راه وجود دارد. براساس اخبار این نیروگاهها قرار است در خوزستان، سیستان و بلوچستان، هرمزگان و بوشهر شرکتهای مورد نیاز احداث نیروگاه برق هستهای تأسیس شود.
همچنان صنعت برق هستهای با دو مشکل جدی روبهرو است که باعث میشود، خیلیها استفاده از نیروهای بادی و خورشیدی (تجدیدپذیر) را گزینه بهتری بدانند. اولاً نیروگاههای هستهای برق به دلیل بزرگی این نوع نیروگاهها باید حتماً نزدیک سواحل احداث شود تا آب مورد نیاز برای خنک کردن راکتور در دسترس باشد و ثانیاً به لحاظ اقلیمی و زیرساختی باید در مکانی باشد که به شبکه برق کشور متصل شود. غنچه هنوز به یاد داریم مشکلات کشور در حوزه تامین اب است. چیزی که یک دوره بحران خشکی هورالعظیم و تلف شدن گاومیشها در خور تنها یک نمود از این بود. به نظر میرسد این مشکلات همچنان ادامهدار باشد. دوماً بحث تامین مالی ایجاد نیروگاههای برق هستهای آنهم در شرایط کنونی دولت یک مشکل جدی است که معلوم نیست چطور میتوان این مشکل را مرتفع کرد. امروزه ۹۲ درصد نیروگاههای حرارتی وابسته به گاز هستند که علاوه بر هزینههای دولتی و نرخ پایین گاز برای کارخانجات که خرج روی دست دولت میگذارند، در زمستان که تقاضای گاز افزایش مییابد، عملاً بخش زیادی از ظرفیت نیروگاهها به دلیل کمبود گاز قابل استفاده نخواهند بود.
این تلاش دولت برای رساندن ظرفیت برق هستهای ایران از هزار مگاوات به ۲۰ هزار مگاوات صرفه اقتصادی ندارد. به گفته هاشم اورعی، دبیر انجمن علمی انرژی بادی، قیمت تمام شده تولید برق از نیروگاههای هستهای برای یک مگاوات حداقل ۵ تا ۸ برابر سایر روشها است. در نتیجه برق هستهای نیاز به سرمایهگذاری بالایی دارد که در شرایط اقتصادی امروز کشور چندان توجیهپذیر نیست. این درحالی است که مشکل اصلی در کشور نه نبود برق، بلکه نبود سرمایه برای تولید برق است. اورعی، استاد دانشگاه شریف همچنین تاکید دارد که ما از لحاظ تامین اورانیوم مورد نیاز برای تولید برق نیز با مکشل مواجه هستیم و واردات اورانیوم در صورت افزایش ظرفیت هستهای گریزناپذیر خواهد بود.
سهم انرژی تجدیدپذیر بادی و خورشیدی
استفاده از نیروگاههای تجدیدپذیر در کشورها در درجه اول اهمیت قرار دارد. به قسمی که دو کشور انگلستان و دانمارک بیشترین سهم تولید برق را از همین طریق دارند. نصب توربین در دریا و خشکی همچنان به صرفهتر از تولید برق هستهای است. به گفته کارشناسان ایران ظرفیت احداث ۱۰ هزار و حتی ۲۰ هزار مگاوات نیروگاه بادی را دارد. اکنون کل نیروگاه بادی نصب شده در کشور حدود ۳۰۰ مگاوات است. بنابراین ما ۳۰ برابر امروز ظرفیت داریم تا نیروگاههای بادی کشور را افزایش دهیم. ضمنا در مناطق مختلف کشور از جمله خواف، خراسان رضوی، سیستان و بلوچستان و کهک قزوین سرعت باد حتی از سرعت باد در دریا بیشتر است و مناطقی هستند که هنوز در این توربین نصب نشده است.
آنچه کارشناسان تاکید دارند این است که نیروگاههای حرارتی شامل نیروگاههای بخاری، گازی و سیکل ترکیبی علاوه بر مصرف انرژی دود حرارتی تولید میکنند که تماماً آلایندگی است و تصمیم اخیر دولت مبنی بر گسترش نیروگاههای هستهای کشور، چندان کارساز نیست و بهتر است پیش از این اقدامات و مصرف و تلف کردن سرمایههای کشور به سمت تولید نیروگاه بادی در خشکی برویم. چیزی که در سالهای مورد اهمالکاری دولت قرار گرفته است. تولید برق بادی و خورشیدی میتواند تا ۳۰ تا ۴۰ درصد سبد انرژی کشور را شامل شود.
سهم برق هستهای ایران چقدر است؟
در این سالها تاکید زیادی بر انرژی صلحامیز هستهای بود. در حوزه سیاسی عمده جدال ما با جامعه بینالمللی بر کسی پوشیده نیست. تحریمها و مشکلاتی که در پی ان در خصوص کاهش ارزش پول ملی ایران اتفاق افتاده است، کلیت اقتصاد ما را تهدید کرده است. با اینحال جالب است که بدانیم براساس آمارها ایران در بین ۳۱ کشور در رتبه سیام قرار گرفته و برق هستهای کمترین سهم را در سبد انرژی کشور دارد. در واقع برخلاف جنجالهای زیاد در این حوزه ما در صنعت برق هستهای چندان هم پیشرفته نیستیم.
براساس گزارش ماهانه صنعت آب و برق دفتر فناوری اطلاعات و آمار وزارت نیرو، در پایان اسفند سال ۱۳۹۹ از کل ظرفیت (نامی و عملی) تولید برق کشور، سهم بخشهای مختلف تامین انرژی به ترتیب شامل ۳۶ درصد چرخه ترکیبی، ۲۶ درصد گاز، ۱۹ درصد بخاری، ۱۴ درصد برقابی، دو درصد منابع پراکنده و بخشهای دیزلی، اتمی و انرژیهای تجدیدپذیر نیز هرکدام حدود یک درصد است. این ترکیب موجبشده در زمان کمآبی ظرفیت تولید برق از منابع برقابی دچار مشکل شود. هرچه هست نیروگاههای حرارتی در ایران ۸۱ درصد سبد برق کشور را پوشش میدهند و شامل نیروگاههای بخاری، گازی و سیکل ترکیبی است. هرچه زودتر باید برای مشکلات برق کشور چارهای کرد. در غیر این صورت بحران انرژی در کشور جدی خواهد بود.