به گزارش اختصاصی کیان آنلاین ، تفاوت نرخ ارز نیمایی و بازار آزاد در ایران یکی از مهمترین مسائل اقتصادی کشور است که به دلایل مختلف، از جمله سیاستهای ارزی، تحریمها و ساختار اقتصاد ایران، ایجاد شده است. این اختلاف نرخ، پیامدهای گستردهای بر تمامی بخشهای اقتصادی دارد و در بسیاری از موارد، منشأ رانت، فساد و توزیع نابرابر منابع میشود. در این گزارش، بهطور جامع و مفصل به تمامی ابعاد این موضوع میپردازیم تا به شما تصویر کاملی از چگونگی تأثیرگذاری این تفاوت بر اقتصاد و ذینفعان آن ارائه دهیم.
مقدمه
نرخ ارز در اقتصاد ایران، همچون بسیاری از اقتصادهای دیگر، یک عامل کلیدی و تعیینکننده در قیمتگذاری کالاها، خدمات، واردات و صادرات است. اما آنچه اقتصاد ایران را متمایز میکند، وجود دو نرخ ارز رسمی و آزاد است. نرخ ارز نیمایی، که در سامانه نیما توسط دولت کنترل میشود، معمولاً برای واردات کالاهای اساسی و برخی فعالیتهای اقتصادی مورد استفاده قرار میگیرد. در مقابل، نرخ ارز بازار آزاد با آزادی بیشتری و بر اساس عرضه و تقاضا در بازار تعیین میشود.
در سالهای اخیر، به دلیل تحریمها و نوسانات شدید اقتصادی، فاصله بین این دو نرخ افزایش یافته و پیامدهای اقتصادی مختلفی را به همراه داشته است. این شکاف قیمتی، فرصتهای متعددی برای رانتجویی و سوءاستفاده از منابع ارزی فراهم کرده است. در این مقاله، ابتدا به تعریف دقیق ارز نیمایی و بازار آزاد میپردازیم و سپس تأثیرات اقتصادی و اجتماعی این اختلاف را بررسی میکنیم.
تفاوت نرخ ارز نیمایی و بازار آزاد
تعریف ارز نیمایی
سامانه نیما (نظام یکپارچه معاملات ارزی) در سال ۱۳۹۷ توسط بانک مرکزی ایران ایجاد شد تا به نیازهای ارزی واردکنندگان و صادرکنندگان پاسخ دهد.
- هدف اصلی سامانه نیما: مدیریت تقاضای ارز، کنترل تورم و جلوگیری از افزایش بیرویه قیمت ارز در بازار آزاد بود.
- نحوه کارکرد سامانه نیما: صادرکنندگان موظفاند ارز حاصل از صادرات خود را با نرخ نیمایی در این سامانه عرضه کنند و واردکنندگان میتوانند ارز موردنیاز خود را با این نرخ خریداری کنند.
- کنترل دولت: دولت با نظارت بر این سامانه، نرخ ارز را تعیین میکند که معمولاً پایینتر از نرخ واقعی در بازار آزاد است.
تعریف ارز بازار آزاد
در بازار آزاد، نرخ ارز بر اساس عرضه و تقاضای واقعی تعیین میشود و کمتر تحت کنترل مستقیم دولت است. این بازار تحت تأثیر عواملی مانند:
- میزان تقاضای عمومی برای ارز،
- شرایط سیاسی،
- محدودیتهای بینالمللی (تحریمها)،
- نوسانات اقتصادی داخلی و خارجی، فعالیت میکند. در نتیجه، نرخ ارز در بازار آزاد بیشتر از ارز نیمایی بوده و نوسانات بیشتری دارد.
عوامل اصلی ایجاد تفاوت نرخ ارز نیمایی و بازار آزاد
تفاوت نرخ بین ارز نیمایی و بازار آزاد به دلایل متعددی ایجاد میشود:
- سیاستهای ارزی دولت: دولت با تعیین نرخ ارز در سامانه نیما سعی در کنترل تورم و حمایت از واردات کالاهای اساسی دارد. این نرخ معمولاً پایینتر از نرخ بازار آزاد است تا واردکنندگان بتوانند با هزینه کمتری کالاهای ضروری را وارد کنند.
- عرضه و تقاضا: در بازار آزاد، نرخ ارز بر اساس عرضه و تقاضا تعیین میشود. در مواقعی که تقاضا برای ارز افزایش مییابد یا عرضه کاهش مییابد، نرخ ارز در بازار آزاد افزایش مییابد.
- تحریمها و محدودیتهای بینالمللی: تحریمهای اقتصادی و محدودیتهای بینالمللی میتوانند منجر به کاهش عرضه ارز و افزایش تقاضا در بازار آزاد شوند که این امر باعث افزایش تفاوت نرخ بین ارز نیمایی و بازار آزاد میشود.
- کمبود ارز در بازار آزاد: کاهش ذخایر ارزی و محدودیتهای تحریمی باعث میشود تقاضا در بازار آزاد بالا رفته و نرخ ارز افزایش یابد.
- انتظارات تورمی: انتظارات مردم از افزایش قیمتها باعث افزایش تقاضای ارز در بازار آزاد میشود.
- کنترل صادرات و واردات: سیاستهای سختگیرانه در بازگرداندن ارز حاصل از صادرات به سامانه نیما، عرضه ارز در بازار آزاد را کاهش میدهد.
چشمانداز تجارت ایران و سوریه پس از اسد
تجدید نظر در روابط تجاری و اقتصادی:
تأثیر تفاوت نرخ ارز بر اقتصاد ایران
تفاوت نرخ ارز نیمایی و بازار آزاد تأثیرات گستردهای بر اقتصاد کشور دارد که برخی از مهمترین آنها به شرح زیر است:
ایجاد رانت اقتصادی
اختلاف نرخ ارز بهصورت طبیعی باعث ایجاد فرصتهای رانتجویی میشود. افرادی که به ارز نیمایی دسترسی دارند، میتوانند ارز خود را در بازار آزاد با قیمتی بالاتر بفروشند و از این اختلاف سود ببرند. این پدیده میتواند به گسترش فساد سازمانی و توزیع ناعادلانه منابع منجر شود.
تضعیف صادرات و تولید داخلی
صادرکنندگان که مجبور به عرضه ارز حاصل از صادرات در سامانه نیما هستند، سود کمتری نسبت به قیمت واقعی بازار به دست میآورند. این موضوع ممکن است انگیزه صادرات را کاهش داده و به تولید داخلی آسیب بزند.
افزایش هزینه واردات کالاهای غیرضروری
با وجود اینکه دولت تلاش میکند ارز نیمایی را به کالاهای اساسی اختصاص دهد، اما واردکنندگان کالاهای غیرضروری یا لوکس مجبور به خرید ارز از بازار آزاد هستند که این امر باعث افزایش هزینه واردات و در نتیجه گرانتر شدن کالاها در بازار میشود.
نوسانات اقتصادی
تفاوت نرخ ارز نیمایی و بازار آزاد باعث افزایش عدم اطمینان در بازار شده و تصمیمگیری برای سرمایهگذاری را دشوار میکند. این عدم ثبات میتواند به رکود اقتصادی دامن بزند.
چه کسانی از تفاوت نرخ ارز سود میبرند؟
تفاوت نرخ ارز نیمایی و بازار آزاد، شرایطی را ایجاد میکند که گروهها و افراد مختلف از این شکاف قیمتی بهرهمند شوند. در این بخش، به تفصیل توضیح میدهیم که چگونه افراد و نهادهای مختلف، از این تفاوت سود میبرند و چرا چنین مسائلی جذابیت زیادی برای سوءاستفاده ایجاد میکند.
واردکنندگان کالاهای اساسی و استراتژیک
دولت معمولاً ارز نیمایی را برای واردات کالاهای اساسی مانند مواد غذایی، دارو و تجهیزات پزشکی تخصیص میدهد. این واردکنندگان از ارز نیمایی با نرخ پایینتر استفاده میکنند و کالاها را به قیمت رسمی یا نزدیک به قیمت بازار عرضه میکنند. سود آنها به دو شکل ایجاد میشود:
- حاشیه سود مستقیم: واردکنندگان با هزینهای پایینتر از نرخ واقعی بازار کالا را تهیه کرده و با قیمتی نزدیک به نرخ بازار آزاد عرضه میکنند.
- کنترل بازار: این واردکنندگان با داشتن دسترسی به ارز نیمایی، میتوانند کنترل بیشتری بر بازار کالاهای اساسی داشته باشند و قیمتها را در سطحی تنظیم کنند که به نفعشان باشد.
نمونه بارز: واردکنندگان گندم، برنج، و روغن، که ارز نیمایی دریافت میکنند، میتوانند با فروش این کالاها در شرایط کمبود بازار، سود بیشتری کسب کنند.
شرکتهای خصولتی و دولتی
شرکتهای دولتی یا خصولتی معمولاً دسترسی آسانتری به ارز نیمایی دارند. این شرکتها، با توجه به ماهیت شبهدولتی خود، میتوانند ارز نیمایی را برای پروژهها و فعالیتهای خود دریافت کرده و در واقع از این تفاوت نرخ بهرهمند شوند.
- پروژههای زیرساختی: شرکتهای درگیر در پروژههای ساختوساز یا صنایع بزرگ (مانند پتروشیمی و فولاد) میتوانند مواد اولیه یا تجهیزات را با ارز نیمایی وارد کنند، اما خروجی محصولات آنها ممکن است با نرخهای آزاد به فروش برسد.
- فروش ارز نیمایی: در برخی موارد، این شرکتها با فروش ارز تخصیصی به بازار آزاد یا استفاده از آن در مسیرهایی غیر از هدف تعیینشده، سود قابل توجهی به دست میآورند.
چرا این شرکتها سود بیشتری میبرند؟
این شرکتها به دلیل دسترسی مستقیم به مقامات و منابع ارزی، اغلب اولویت دریافت ارز نیمایی را دارند و میتوانند از این فرصت برای افزایش سودآوری خود استفاده کنند.
دلالان و واسطههای ارزی
یکی از بزرگترین برندگان تفاوت نرخ ارز، دلالان و واسطههای ارزی هستند. این افراد و گروهها با خرید ارز نیمایی از صادرکنندگان و فروش آن در بازار آزاد، سود کلانی به دست میآورند.
- خرید ارز نیمایی از صادرکنندگان: دلالان ارز را از صادرکنندگانی که مجبور به فروش ارز خود در سامانه نیما هستند، خریداری میکنند. سپس، این ارز را در بازار آزاد با قیمتی بسیار بالاتر میفروشند.
- ارتباطات خاص: بسیاری از این واسطهها با استفاده از روابط غیررسمی یا مشارکت با افراد بانفوذ، به ارز نیمایی دسترسی پیدا میکنند و از این شکاف سود میبرند.
نتیجه: دلالان یکی از عوامل مهم نوسانات بازار ارز هستند و میتوانند با فعالیتهای خود، تعادل بازار را مختل کنند.
صادرکنندگان خاص
برخی از صادرکنندگان، بهویژه آنهایی که فعالیتهایشان در بخشهایی مثل پتروشیمی، فولاد، و صنایع معدنی است، از تفاوت نرخ ارز سود میبرند. این صادرکنندگان معمولاً مجبور به عرضه ارز در سامانه نیما هستند، اما روشهای دیگری نیز برای کسب سود دارند:
- نگهداری ارز و عدم عرضه به نیما: برخی صادرکنندگان ارز حاصل از صادرات خود را به نیما عرضه نمیکنند و آن را در بازار آزاد به فروش میرسانند.
- سوآپ ارزی: با انتقال ارز به کشورهای دیگر و فروش آن در بازارهای بینالمللی، سود بیشتری کسب میکنند.
-
چگونه این سود تقویت میشود؟
عدم نظارت کافی و گاهی ضعف در قوانین، به صادرکنندگان اجازه میدهد تا ارز خود را با نرخهای دلخواه در بازار به فروش برسانند.
فعالان در حوزه قاچاق کالا
تفاوت نرخ ارز نیمایی و بازار آزاد، بهطور غیرمستقیم، قاچاق کالا را نیز تقویت میکند. ارز نیمایی که برای واردات کالاهای اساسی تخصیص داده میشود، گاهی به واردات کالاهایی اختصاص مییابد که بهجای ورود به بازار رسمی، از طریق قاچاق به کشورهای همسایه منتقل میشود.
- فروش کالا در بازار کشورهای همسایه: کالاهایی که با ارز نیمایی وارد شدهاند، در بازار کشورهای دیگر با قیمتهای بالاتر فروخته میشوند.
- حاشیه سود بالا: این روند باعث میشود قاچاقچیان از تفاوت قیمت کالاها در بازار داخلی و خارجی سود ببرند.
مثال: قاچاق دارو یا مواد غذایی به کشورهای همسایه مانند عراق یا افغانستان.
برخی از فروشندگان تجهیزات الکترونیکی و لوکس
ارز نیمایی گاهی برای واردات کالاهای الکترونیکی و لوکس تخصیص داده میشود. این فروشندگان کالاهایی را که با نرخ نیمایی وارد کردهاند، با قیمت بازار آزاد عرضه میکنند و از این تفاوت نرخ سود میبرند.
- قیمتگذاری با نرخ آزاد: در حالی که هزینه واردات بر اساس نرخ نیمایی است، فروشندگان این کالاها قیمتها را بر اساس نرخ بازار آزاد تعیین میکنند.
- تقاضای بالا در بازار آزاد: کالاهای الکترونیکی و لوکس همچنان در بازار داخلی تقاضای بالایی دارند و این موضوع به فروشندگان اجازه میدهد سود بیشتری کسب کنند.
برخی از تولیدکنندگان داخلی
تولیدکنندگان داخلی که مواد اولیه خود را با ارز نیمایی وارد میکنند، میتوانند محصولات نهایی را با قیمتهای نزدیک به نرخ ارز بازار آزاد عرضه کنند. این تفاوت قیمت، سود آنها را افزایش میدهد.
- حاشیه سود در فروش داخلی: این تولیدکنندگان کالاهای خود را با قیمت بازار آزاد میفروشند، در حالی که هزینههای تولیدشان به دلیل ارز نیمایی پایینتر بوده است.
- رقابت در صادرات: در بازارهای صادراتی نیز این تولیدکنندگان میتوانند با نرخهای بالاتر ارز، سود بیشتری کسب کنند.
برخی بانکها و مؤسسات مالی
بانکها و مؤسسات مالی که در مبادلات ارزی دخیل هستند، میتوانند از کارمزدها و نوسانات بازار سود ببرند. همچنین، برخی بانکها از طریق دسترسی به منابع ارزی دولتی، در فرآیند تخصیص ارز نقش داشته و بهصورت مستقیم یا غیرمستقیم از تفاوت نرخ سود میبرند.
- کارمزدهای مبادلات ارزی: افزایش تقاضا برای ارز در بازار آزاد، حجم تراکنشها و کارمزدهای دریافتی بانکها را افزایش میدهد.
- سرمایهگذاری در ارز: بانکها و مؤسسات میتوانند ارز تخصیصی را بهعنوان ذخیره نگه دارند یا در شرایط مناسب بفروشند.
تفاوت نرخ ارز نیمایی و بازار آزاد فضایی را ایجاد کرده که افراد و نهادهای مختلف، از واردکنندگان کالاهای اساسی گرفته تا دلالان ارزی، میتوانند از این شکاف سود ببرند. این سودها معمولاً بهقیمت کاهش عدالت اقتصادی و افزایش فشار بر مصرفکنندگان عادی تمام میشود. مبارزه با این نابرابریها نیازمند شفافیت بیشتر، تقویت نظارتها و حرکت بهسمت یک نظام ارزی یکپارچه و بدون شکاف است.
راهکارهای کاهش تفاوت نرخ ارز
تفاوت نرخ ارز نیمایی و بازار آزاد یکی از چالشهای اساسی اقتصاد ایران است. برای کاهش این اختلاف و پیامدهای منفی آن، نیاز به مجموعهای از اقدامات اقتصادی، مدیریتی و نظارتی وجود دارد. در ادامه، راهکارهای عملی و موثر برای کاهش این تفاوت بررسی شده و هر یک با جزئیات توضیح داده میشود:
حرکت بهسوی ارز تکنرخی
یکی از مؤثرترین راهها برای کاهش شکاف ارزی، حرکت بهسمت تکنرخی کردن ارز است. تکنرخی کردن به معنای حذف نرخهای مختلف و ایجاد یک نرخ واحد و شفاف برای ارز است.
چگونه اجرا شود؟
حذف ارز ترجیحی: دولت باید بهتدریج ارز ترجیحی یا نیمایی را حذف کند و اجازه دهد نرخ ارز بر اساس عرضه و تقاضا تعیین شود.
مدیریت بازار: بانک مرکزی باید در بازار مداخله کند تا نوسانات غیرطبیعی را کنترل کند، اما نباید نرخ را بهطور مصنوعی پایین نگه دارد.
مزایا:
کاهش فساد و رانتجویی.
ایجاد شفافیت در بازار ارز.
اعتمادسازی در میان فعالان اقتصادی.
نمونه موفق: تجربه تکنرخی کردن ارز در کشورهایی مانند ترکیه و آرژانتین نشان میدهد که این سیاست میتواند در میانمدت تأثیرات مثبتی داشته باشد.
افزایش شفافیت در تخصیص ارز
یکی از دلایل اصلی سوءاستفاده و رانت در بازار ارز، نبود شفافیت کافی در فرآیند تخصیص ارز نیمایی است. شفافسازی این فرآیند میتواند دست واسطهها و دلالان را کوتاه کند.
چگونه اجرا شود؟
ایجاد سامانه عمومی: تخصیص ارز باید در سامانهای شفاف اعلام شود تا مشخص شود که چه کسانی، برای چه مقاصدی و به چه میزانی ارز دریافت کردهاند.
نظارت دقیق: سازمانهای نظارتی باید بهصورت مستمر بر نحوه تخصیص و استفاده از ارز نظارت داشته باشند.
گزارشدهی عمومی: بانک مرکزی و نهادهای مربوطه باید اطلاعات تخصیص ارز را بهصورت دورهای منتشر کنند.
مزایا:
کاهش فرصتهای فساد.
افزایش اعتماد عمومی به سیاستهای ارزی.
کاهش هدررفت منابع ارزی.
تقویت تولید داخلی و کاهش وابستگی به واردات
یکی از دلایل اصلی افزایش تقاضا برای ارز در بازار آزاد، وابستگی شدید اقتصاد ایران به واردات کالاهای اساسی و غیرضروری است. با تقویت تولید داخلی، میتوان این وابستگی را کاهش داد و فشار بر بازار ارز را کم کرد.
چگونه اجرا شود؟
حمایت از صنایع داخلی: ارائه تسهیلات مالی و مشوقهای مالیاتی برای تولیدکنندگان داخلی.
توسعه زیرساختها: ایجاد بسترهای مناسب برای تولید مواد اولیه و کالاهای اساسی در داخل کشور.
تسهیل صادرات: با کاهش محدودیتها و مشوقهای صادراتی، تولیدکنندگان را به بازارهای بینالمللی متصل کرد.
مزایا:
کاهش تقاضای ارز برای واردات.
افزایش اشتغال و رونق تولید ملی.
تقویت توان صادراتی کشور.
مدیریت انتظارات تورمی
انتظارات مردم و فعالان اقتصادی درباره افزایش قیمت ارز، یکی از عوامل افزایش تقاضا در بازار آزاد است. با مدیریت انتظارات تورمی میتوان از تقاضای مازاد جلوگیری کرد.
چگونه اجرا شود؟
اطلاعرسانی شفاف: دولت و بانک مرکزی باید سیاستهای ارزی خود را بهصورت شفاف اعلام کنند تا از ایجاد شایعات و نگرانیهای غیرضروری جلوگیری شود.
کنترل تورم داخلی: تورم بالا یکی از عوامل اصلی افزایش قیمت ارز است. کاهش نرخ تورم میتواند فشار بر بازار ارز را کاهش دهد.
سیاستهای پولی مؤثر: بانک مرکزی باید با مدیریت عرضه پول و کنترل نقدینگی، از افزایش بیرویه قیمتها جلوگیری کند.
مزایا:
کاهش نوسانات بازار ارز.
افزایش اطمینان فعالان اقتصادی.
ثبات در بازارهای مالی و تجاری.
افزایش ذخایر ارزی کشور
یکی دیگر از راهکارهای اساسی برای کاهش تفاوت نرخ ارز، افزایش ذخایر ارزی کشور است. این امر میتواند از طریق صادرات بیشتر یا جذب سرمایهگذاری خارجی محقق شود.
چگونه اجرا شود؟
حمایت از صادرات غیرنفتی: تنوعبخشی به صادرات و کاهش وابستگی به نفت.
جذب سرمایهگذاری خارجی: ایجاد بسترهای مناسب برای جذب سرمایههای خارجی، مانند اصلاح قوانین سرمایهگذاری.
مدیریت منابع ارزی: جلوگیری از هدررفت ارز در واردات کالاهای غیرضروری.
مزایا:
کاهش فشار بر بازار ارز.
افزایش قدرت مداخله بانک مرکزی در بازار.
ایجاد ثبات در نرخ ارز.
ایجاد ثبات در سیاستهای ارزی
تغییرات مداوم در سیاستهای ارزی، اعتماد فعالان اقتصادی را کاهش میدهد و به نوسانات بازار دامن میزند. ایجاد ثبات در این سیاستها میتواند به کاهش شکاف ارزی کمک کند.
چگونه اجرا شود؟
تدوین قوانین پایدار: سیاستهای ارزی باید بهصورت بلندمدت و با پشتوانه کارشناسی تدوین شوند.
کاهش دخالتهای غیرضروری: بانک مرکزی باید تنها در موارد خاص و ضروری در بازار مداخله کند.
تعامل با بازارهای جهانی: بهبود روابط بینالمللی و افزایش تعامل با بازارهای جهانی میتواند ثبات بیشتری به سیاستهای ارزی کشور بدهد.
مزایا:
افزایش اعتماد به نظام ارزی.
کاهش نوسانات کوتاهمدت.
بهبود شرایط برای جذب سرمایهگذاری.
کنترل قاچاق ارز و کالا
قاچاق ارز و کالا یکی از عواملی است که باعث افزایش فشار بر بازار آزاد میشود. کنترل این پدیده میتواند به کاهش تفاوت نرخ ارز کمک کند.
-
چگونه اجرا شود؟
تقویت نظارتهای مرزی: جلوگیری از خروج غیرقانونی ارز از کشور.
مبارزه با شبکههای قاچاق: شناسایی و برخورد با افرادی که ارز نیمایی را برای قاچاق کالا به کشورهای همسایه استفاده میکنند.
تشدید مجازاتها: اعمال قوانین سختگیرانه برای افرادی که در قاچاق ارز یا کالا دخیل هستند.
مزایا:
کاهش فشار تقاضا در بازار آزاد.
حفظ منابع ارزی کشور.
تقویت تولید و مصرف داخلی.
ایجاد ابزارهای مالی برای مدیریت بازار ارز
بانک مرکزی میتواند از ابزارهای مالی مختلف برای مدیریت نرخ ارز استفاده کند و به این ترتیب شکاف میان نرخها را کاهش دهد.
چگونه اجرا شود؟
انتشار اوراق ارزی: ایجاد امکان سرمایهگذاری در اوراق ارزی برای جذب نقدینگی و کاهش فشار بر بازار.
ایجاد قراردادهای آتی ارز: این قراردادها به فعالان اقتصادی امکان میدهد ریسک نوسانات ارزی خود را کاهش دهند.
تأسیس بازار مشتقات ارزی: این بازارها میتوانند ابزارهای پیشرفتهتری برای مدیریت نوسانات ارزی ارائه دهند.
مزایا:
کاهش نوسانات نرخ ارز.
تقویت اعتماد فعالان اقتصادی.
جذب نقدینگی و مدیریت تقاضا.
با اجرای ترکیبی از این راهکارها، میتوان تفاوت نرخ ارز نیمایی و بازار آزاد را کاهش داد و به سمت یک نظام ارزی شفاف، پایدار و عادلانه حرکت کرد. این اقدامات نهتنها به کاهش فساد و رانت کمک میکند، بلکه باعث افزایش اعتماد به سیاستهای اقتصادی کشور و بهبود شرایط عمومی اقتصاد میشود.
نتیجه گیری
تفاوت نرخ ارز نیمایی و بازار آزاد در ایران نهتنها یکی از چالشهای اساسی اقتصاد کشور است، بلکه منشأ بسیاری از مشکلات، از جمله گسترش فساد، توزیع ناعادلانه منابع و بیاعتمادی فعالان اقتصادی به سیاستهای ارزی دولت بوده است. این شکاف نرخ، در دهههای گذشته نشان داده است که بدون یک برنامه اصلاحی جامع و اجرای هماهنگ سیاستهای اقتصادی، نمیتوان به حل این معضل امیدوار بود.
خلاصهای از مشکلات موجود
- وجود چند نرخ برای ارز (نیمایی، بازار آزاد، و گاهی نرخ ترجیحی) بستری برای رانتجویی و قاچاق ارز ایجاد کرده است.
- نبود شفافیت در تخصیص ارز نیمایی باعث شده برخی از افراد یا شرکتها با سوءاستفاده از منابع ارزی، درآمدهای کلان و ناعادلانهای کسب کنند.
- نوسانات ارزی و شکاف بین نرخها اعتماد عمومی و سرمایهگذاران را کاهش داده و منجر به بیثباتی در بازارهای مالی شده است.
- وابستگی به واردات و مشکلات صادراتی به دلیل تحریمها فشار بر منابع ارزی کشور را افزایش داده است.
راهکارهای ارشادی برای دولت چهاردهم (پزشکیان و همتی)
حرکت بهسوی تکنرخی کردن ارز
دولت چهاردهم باید سیاست ارز تکنرخی را در اولویت قرار دهد. به کمک وزیر اقتصاد (دکتر همتی) و بانک مرکزی، این هدف میتواند بهصورت تدریجی و با اجرای همزمان سیاستهای مکمل، محقق شود.
- نقش وزیر اقتصاد: ارائه برنامههای مالی شفاف برای حذف نرخهای متعدد ارز و مدیریت نقدینگی برای کاهش اثرات تورمی.
- نقش بانک مرکزی: اجرای سیاستهای نظارتی دقیق و مدیریت بازار ارز برای جلوگیری از جهشهای ناگهانی.
رفع تحریمها و تعاملات بینالمللی
یکی از مهمترین ابزارهای کاهش فشار بر منابع ارزی کشور، رفع تحریمها و بازگشت به تعاملات اقتصادی بینالمللی است.
- نقش دولت: تمرکز بر مذاکرات سازنده برای بازگشت به توافقات بینالمللی مانند برجام و جلب اعتماد شرکای تجاری.
- نقش بانک مرکزی: بازگشت به شبکه بانکی جهانی (SWIFT) برای تسهیل نقلوانتقالات ارزی و جذب سرمایهگذاری خارجی.
ایجاد شفافیت در تخصیص ارز نیمایی
دولت جدید باید با ایجاد سامانههای شفاف، تمامی فرآیندهای تخصیص ارز را در معرض دید عمومی قرار دهد.
- راهکار پیشنهادی: بانک مرکزی میتواند از فناوریهای نوین (مانند بلاکچین) برای ایجاد یک سیستم شفاف و بدون واسطه برای تخصیص و مدیریت ارز استفاده کند.
- نتیجه: کاهش زمینههای فساد و ایجاد اعتماد در بین فعالان اقتصادی.
حمایت از تولید داخلی و کاهش وابستگی به واردات
برای کاهش تقاضا برای ارز و رفع فشار بر بازار، توسعه تولید داخلی ضروری است.
- نقش دولت: تسهیل واردات مواد اولیه با نرخهای مناسب و ارائه مشوقهای صادراتی به تولیدکنندگان.
- نقش بانک مرکزی: ارائه تسهیلات مالی با نرخ بهره پایین به تولیدکنندگان برای تقویت توان تولیدی.
کنترل انتظارات تورمی و مدیریت نقدینگی
نوسانات ارزی در ایران اغلب ناشی از انتظارات تورمی و فشار نقدینگی است.
- نقش وزیر اقتصاد: سیاستگذاری برای مدیریت حجم نقدینگی از طریق افزایش کارایی بازارهای مالی و کاهش فشار پولی بر بازار ارز.
- نقش بانک مرکزی: کنترل نرخ بهره و نظارت بر عرضه پول برای جلوگیری از افزایش نقدینگی بیرویه.
تقویت ذخایر ارزی و حمایت از صادرات غیرنفتی
تقویت ذخایر ارزی از طریق صادرات غیرنفتی یکی از راهکارهای پایدار برای کاهش شکاف ارزی است.
- نقش دولت: ایجاد مشوقهای صادراتی، بهویژه در بخشهایی مانند کشاورزی، صنایع معدنی و پتروشیمی.
- نقش بانک مرکزی: ایجاد مکانیزمهای ارزی جذاب برای صادرکنندگان، بهگونهای که انگیزه آنها برای بازگشت ارز به کشور افزایش یابد.
چشمانداز مطلوب
با اجرای این راهکارها و تعامل سازنده بین بخشهای مختلف اقتصادی، دولت چهاردهم میتواند:
- تفاوت نرخ ارز نیمایی و بازار آزاد را به حداقل برساند و در نهایت به ارز تکنرخی دست یابد.
- رانت و فساد اقتصادی را بهصورت چشمگیری کاهش دهد.
- اعتماد عمومی را به سیاستهای ارزی و اقتصادی دولت بازگرداند.
- اقتصادی پویا و شفاف ایجاد کند که زمینهساز جذب سرمایههای داخلی و خارجی شود.
رفع شکاف نرخ ارز تنها از طریق اصلاحات بلندمدت، شفافیت، و مدیریت درست منابع ارزی امکانپذیر است. با وجود چالشهای بزرگ، این مسیر میتواند اقتصاد ایران را از مشکلات ساختاری نجات داده و فرصتهای جدیدی برای رشد و توسعه فراهم کند.