کیان آنلاین – شیوا سپهری: بازار ارز در پی انتشار خبر توافق ایران و آمریکا برای آزادسازی پولهای بلوکه شده بلافاصله واکنش نشان داد و وارد کانال ۴۸ هزار تومان شد. برخی کارشناسان معتقدند قیمت دلار به سمت کفشکنی حرکت خواهد کرد. کف قیمت دلار در سال جاری ۴۶ هزار و ۸۰۰ تومان بوده است. هرچه هست نوسان دلار بازار بورس را نیز تحت تاثیر قرار داده است. علاوه بر ریزش شنبه در پی خبر توافق یکشنبه نیز رقم هزار و ۳۶۹ میلیارد تومان پول حقیقی از بورس خارج شد. تشدید التهابات منفی در بازار بورس به نظر میآید که ادامه دار باشد. حمید میرمعینی، تحلیلگر بازار سرمایه در گفتگو با کیانآنلاین به تحلیل وضعیت آتی بازار بورس پرداخت.
رخوت و تشدید التهابات منفی بورس
میرمعینی با اشاره به قرمز پوش شدن تابلوی بورس در پی توافق ایران و آمریکا اظهار داشت: «فضای رخوتی که امروز بر بازار سرمایه و فعالان بازار سرمایه حاکم شده عمدتاً به علت ناامیدی نسبت به آینده و نگرانی نسبت به سیاستگذاریهایی است که توسط تیم اقتصادی دولت انجام میگیرد. با توجه به سابقه سیاستگذاریها در دو سال اخیر خیلی توجه ویژه به بحث سرمایهگذاری به مفهوم عام آن و بورس برجسته نیست.»
این کارشناس بازار سرمایه با اشاره به رکود بازار سرمایه گفت: « بازارهای موازی به نوعی در رکود به سر میبرند. این مدت اتفاقی در بازار سهام نمیافتد و نقدینگی جدیدی وارد بازار سرمایه نمیشود. بنابراین شاهد ریزش در شاخص کل بورس هستیم. عمده ریزش بورس به علت کاهش تقاضا است و محرکهایی که باید وجود داشته باشد و فضای امیدوارانهای را ایجاد کند، الان وجود ندارد. شاید تنها مولفهای که الان میتواند بازار سرمایه را تحریک کند و پول حقیقی را بازار سرمایه کند، بحث نرخ دلار بود که با توافق اخیر بین ایران و آمریکا که قیمت دلار را تا حدودی کاهش داد، این امید نیز کمرنگتر شد.«
او ادامه داد: «دلیل عمده ریزش اخیر این بود که تنها محرکی که برای بازیگران بازار وجود داشت از بین رفت. با این پارادایم و الگوی غالب ذهنی و تحلیلی که بر بازار حاکم شده، منفی است. اکنون افراد به دنبال خروج سرمایه از بازار هستند و بورس روند رو به رشدی را تجربه نخواهد کرد. باید سیگنالها و محرکهای خیلی قوی را پیدا کنیم که بر جو عمومی بازار اثرگذار باشند.»
امید جدید رشد برای بازار سرمایه
میرمعینی با تاکید بر اینکه تحلیل کلی حاکم بر بازار اشتباه است، گفت: «فعالان بازار سرمایه باید به موضوعاتی توجه داشته باشند که میتواند امید آتی بازار را تشکیل بدهد. اگر بخواهیم تحلیل بنیادی از بازار ارائه دهیم باید به ریسک بازار توجه کنیم. در حال حاضر با شکلگیری توافق میان ایران و آمریکا فضای تنشآلود سیاسی کمتر میشود و همین امر بر امنیت برای بازار سرمایه و به طور کلی برای سرمایهگذاری اثرگذار خواهد بود. این مساله نکته مثبتی برای بازار سرمایه است.»
وی افزود: «فعالان بازار به اشتباه تحلیل میکنند که با کاهش نرخ دلار سودآوری شرکتها دچار مشکل میشود. در صورتیکه اینطور نیست. اغلب شرکتهای صادرات محور ناشی از محدودیتهای تحریمی با هزینههای بالای معاملاتی و تخفیفهای بالا در فروش محصولاتشان دچار مشکل بودند. اگرچه ممکن است تحریمها برداشته نشود اما در طی توافقات ممکن است برخی محصولات راحتتر و با مشکلات کمتر به فروش برسند.»
این کارشناس بازار سرمایه خاطرنشان کرد: «باید توجه داشته باشیم که دلاری که به مصرف کسبوکارها میرسد خیلی با قیمت دلار آزاد ارتباطی ندارد و در سامانه نیما عمدتاً پایینتر از قیمت بازار معامله میشود. بنابراین هنوز اثرات کاهش نرخ دلار خیلی جا دارد که به کاهش سودآوری برسد. از طرفی شرکتهای وارد کننده از این مساله نفع میبرند. به ویژه شرکتهایی که واردکننده خوراک بودند یا قطعات وارد میکردند، شرایط خوبی را خواهند داشت. آنها به دلیل کاهش نرخ دلار، افزایش حاشیه سود خواهند داشت. به اعتقاد من توافق ایران و آمریکا در میان مدت میتواند اثر مثبت بر بازار سرمایه داشته باشد. به نظر من فعالان بازار دچار اشتباه مناسباتی و تحلیلی دارند.»
سیاستگذاریهای غلط دولت در بازار بورس
میر معینی با اشاره به سیاستگذاری دولت در مورد بازار بورس گفت: «دولت در این مدت تصمیمات غلطی را در قبال بازار سرمایه اتخاذ کرده است که مهمترین آنها بحث اصلاح نرخ خوراک پتروشیمیها بود که رمق و توان بازار را گرفت. همچنین بحث حمایت از بازار سرمایه از طریق صندوق سرمایهگذاری مشترک وعده و وعید است و حتی اگر هم وارد شود، شکست میخورد. چرا که در بازار باید کمتر دستکاری صورت بگیرد تا زودتر به تعادل برسد و بحث کارایی بازار تحت تاثیر قرار نگیرد.»
وی با تاکید بر اینکه دستکاری در قیمت و بازار تاثیر منفی دارد، بیان کرد: «حتی صندوق تثبیت و صندوق سرمایهگذاری مشترک و وجود بازار گردانها هم به نوعی دستکاری در بازار است که به بورس آسیب میرساند. این عوامل تبدیل به عوامل محدودکننده بازار و ناکارآمد شده است. در سالهای گذشته هیچکدام از ابزارهایی که این مدت استفاده شد، کارایی نداشت تا اینکه بازار خودش به تعادل رسید.»
وی در پایان خاطرنشان کرد: «دولت به جای اینکه پنجاه همت وارد بازار سرمایه کند و وعده و وعید بدهد، باید نرخ خوراک را تنظیم میکرد و از قیمتگذاری دستوری پرهیز میکرد. همچنین دولت باید سیاستهای اقتصاد دستوری را کنترل میکرد. به نظر میرسد در این دولت چیزی که اصلا مورد توجه قرار نمیگیرد، اصول علم اقتصاد است و عمدتاً سیاستگذاریهای پوپولیستی در حوزه اقتصاد داشته است.