کیان آنلاین – ریحانه شریفی: آمریکا سالهاست سیاست «چرخش به سمت آسیا» را در پیش گرفته و همه اقداماتش اعم از خروج از افغانستان و عراق تا عدم دخالت سابق در خاورمیانه در راستای همین سیاست است. دلیل در پیش گرفتن این سیاست هم خطری است که از جانب کشورهای شرق آسیا به ویژه چین، موقعیت آمریکا را در جهان تهدید میکند.
ظهور چین به عنوان رقیب اصلی ایالات متحده، اصول دیرینه سیاست اقتصادی بینالمللی را تغییر داده است. برای دههها، سیاستگذاران در واشنگتن تصور میکردند که تعامل اقتصادی پکن را به سمت نظم غربی میکشاند و در عین حال فرصتهای تجاری را برای شرکتهای آمریکایی فراهم میکند. بنابراین، ایالات متحده چین را تحت فشار قرار داد تا بازار خود را به روی سرمایهگذاران آمریکایی باز کند و در ازای آن پذیرفت که برخی از انواع تولیدات آمریکایی به چین منتقل شود و در سال ۲۰۰۱ با حمایت ایالات متحده، چین به سازمان تجارت جهانی پیوست.
تصور آمریکا از آینده چین
در سالهای اولیه قرن معاصر، بسیاری در واشنگتن تصور میکردند که این منطق حاکم است: چین به زودی در اقتصاد جهانی ادغام میشود و رشد اقتصادی فوقالعادهای را در داخل حفظ میکند. امروز واضح است که رویکرد اقتصادی واشنگتن در قبال پکن جواب نداده است اما ایالات متحده نمیتواند در جنگ با چین، به مدل اقتصادی دوران جنگ سرد برگردد. نظم اقتصادی جهانی معاصر نه تنها بر رقابت غرب با چین، بلکه رقابت با قدرتهای نوظهور دیگری همچون برزیل، هند، اندونزی و نیجریه متمرکز است.
فارین افرز در یک گزارش گفته واشنگتن در مواجهه با این نظم جهانی پیچیده و چندقطبی، باید رویکرد جدیدی در پیش بگیرد و به جای دنبال کردن سیاستهای اقتصادی با هدف تغییر چین، باید بپذیرد که رژیم چین تغییر نخواهد کرد.
به گزارش کیان آنلاین این رسانه از یک مدل اقتصادی پیچیدهتر حرف زده و گفته آمریکا باید سیاستها را با اهداف قابل دستیابی تنظیم کند و از ابزارهای خلاقانه متنوعی برای دستیابی به آنها استفاده کند. یکی از این ابزارهای پیشنهادی پتر هارل نویسنده فارن افرز، مدیر ارشد شورای امنیت ملی آمریکا بین سالهای ۲۰۲۱ تا ۲۰۲۲ به آمریکا برای مقابله با چین، در پیش گرفتن رویکرد ریسکزدایی یا کاهش وابستکی آمریکا به چین در بسیار از کالاهاست. به عنوان مثال، ایالات متحده همچنان به چین و زنجیرههای تامین چینی برای مواد دارویی و تجهیزات پزشکی پرکاربرد متکی است.
راهکارهای آمریکا برای مقابله با اقتصاد چین
اعمال تعرفه میتواند یک راهکار باشد. واشنگتن میتواند تعرفههای بالاتری را بر محصولاتی که ایالات متحده و متحدانش را به چین وابسته کرده مانند مواد معدنی حیاتی، باتریها و قطعات خودروهای برقی اعمال کند. در عین حال واشنگتن باید تعرفههای گمرکی بر محصولات چینی مانند لباس و مبلمان را که قیمتها را برای مصرفکنندگان آمریکایی افزایش داده و در عین حال سود استراتژیک کمی دارد، کاهش دهد. در درازمدت، یک سیاست هوشمندانهتر مستلزم محدودیتهایی بر واردات قطعات چینی و شرکتهای چینی درگیر در زنجیرههای تامین بینالمللی حیاتی است، حتی اگر محصولات نهایی در کشوری غیر از چین ساخته شوند.
یکی دیگر از ابزارهای مهم آمریکا در جنگ اقتصادی با چین، اعمال یک سیاست فناوری است. ایالات متحده باید در خط مقدم نوآوری در نیمه هادیها، هوش مصنوعی و سایر فناوریهای پیشرفته باقی بماند.
هارل در بخش دیگر پیشنهادهای خود گفته انتظار میرود آمریکا توافقهای تجاری جدیدی با شرکای بینالمللی خود منعقد کند. ریشه این تئوری این است که ایالات متحده با امضای توافقهای تجاری جامع، میتواند روابطش را عمیقتر کند و مقرراتی را اعمال کند که نفوذ جهانی پکن را تحت کنترل قرار دهد.
سیاست تجاری ایالات متحده باید تغییرات آب و هوایی را مورد توجه قرار دهد و از آنجایی که چین بزرگترین تولیدکننده گازهای گلخانهای در جهان است و دوبرابر ایالاتمتحده، گازهای آلوده تولید میکند، هر سیاست تجاری مبتنی بر اقلیم باید چین را تحت قشار قرار دهد.
مشکلات آمریکا با اینترنت چین و روسیه
نویسنده فارین افرز میگوید سیاستگذاران ایالات متحده در اتخاذ هر استراتژی بخشی تجاری باید به اینترنت و جریانهای فرامرزی فناوری توجه زیادی داشته باشند. از سالهای اولیه اینترنت، ایالات متحده به طور کلی در برابر تنظیم مقررات برای آن مقاومت میکرد، با این فرض که اقتصاد دیجیتال بدون دخالت دولت سریعتر توسعه مییابد و نهادهای دولتی برای همگام شدن با آخرین نوآوریها مجهز نیستند. در واقع، در بخش عمدهای از ربع قرن گذشته، فقدان نسبی قوانین و محدودیتها باعث پیشرفت سریع شد و به شرکتهای فناوری ایالات متحده اجازه داد تا بر این عرصه مسلط شوند. با این حال، در سالهای اخیر، نگرانیهای امنیت ملی، واشنگتن و متحدانش را به سمت ارزیابی مجدد این رویکرد سوق داده است.
چین و روسیه فایروالهای ملی برای اینترنت ایجاد کردهاند و از دسترسی دولت به دستگاهها، زیرساختهای شبکه خودداری کرده اند و دوربینهایی را برای زیر نظر گرفتن دهها میلیون شهروند به کار برده اند. چین همچنین فناوری نظارت بر اینترنت خود را از ظریق شرکتهایی مانند Huawei و ZTE صادر کرده است. هکرهای چینی و روسی دائما آمریکا را هدف قرار میدهند. برای مقابله با این روند، ایالات متحده و کشورهای همفکر باید رویکرد جدیدی را برای حاکمیت اینترنت ایجاد کنند.
این گزارش به اشکال جدید تامین مالی بین المللی هم اشاره کرده و گفته مهار چین تنها از راه کنترل صادرات و معاملات تجاری ممکن نیست و آمریکا باید راهی برای حمایت اقتصادی و زیرساختی پیدا کند. از سال ۲۰۱۹ و ۲۰۲۰، بسیاری از دولتها و تحلیلگران شروع به بررسی دقیق ابتکار کمربند و جاده، برنامه گسترده تامین مالی زیرساختهای چین کردند. شیوههای وام دهی غیرشفاف پکن و دیپلماسی «تله بدهی» اغلب کشورهای وام گیرنده را در تنگنای چین قرار داده است. با این وجود، دولت چین توانسته است از طرح «کمربند و جاده» برای ارتقای منافع ژئوپلیتیکی خود استفاده کند، زیرا این برنامه اغلب نیازهای مالی مشروع را برآورده کرده است.
برای رقابت بهتر با پکن، واشنگتن باید از شرکت مالی توسعه ایالات متحده و بانک صادرات و واردات که سرمایهگذاری بخش خصوصی ایالات متحده را در جهان در دست دارد، خلاقانهتر استفاده کند. برای مثال، دولت میتواند به سمت ارائه وامهای امتیازی برود تا بتوانند توافقات را با سرعت بیشتری در کشورهای خارجی ببندند.
تهدید دلار برای چین
در سالهای اخیر، چین، روسیه و تعدادی از کشورهای در حال توسعه، استفاده از دلار را به عنوان یک تهدید شناسایی کردهاند و برای ایجاد ارزهای جایگزین تلاش کردهاند. این تلاشها درجاتی از موفقیت را کسب کردهاند. تجربه روسیه پس از تحریمهای ۲۰۲۲ نشان میدهد که کشوری با نفوذ مالی کافی میتواند هم ثبات داخلی و هم روابط مالی بینالمللی را با چین، هند و سایر کشورهای جهان در حال توسعه حفظ کند. پکن در حال ایجاد یک سیستم پرداخت جایگزین برای واردات انرژی و صادرات جهانی در صورت تحریمهای غرب است.
آمریکا باید جایگاه دلار را تقویت کند. برای مثال، در سال ۲۰۲۲، ایالات متحده توانست تلاش روسیه برای گسترش سیستم پرداخت الکترونیکی فرامرزی خود به ترکیه و سایر کشورها را با هشدار به تحریمها علیه بانکهای غیر روسی که به آن متصل هستند، محدود کند. این تهدیدها تجارت روسیه را متوقف نکرده، اما تضمین کرده که بیشتر آن مشمول تحریمهای ایالات متحده خواهد بود.
آینده روابط چین و آمریکا
آیا آمریکا میتواند به آینده خوشبین باشد؟ فارین افرز در گزارش خود گفته هرچند آمریکا نباید انتظار یک فروپاشی دیوار برلین در مورد چین داشته باشد، اما چشمانداز آن روشن است. ایالات متحده موقعیت خوبی برای حفظ برتری خود در حوزههای اقتصادی پیشرو دارد. مدیریت نادرست چین با همهگیری COVID-۱۹ و سرکوب نامنظم بخش تجاری آن، اعتماد اقتصادی چین را از بین برده و فنآوران و کارآفرینان با استعداد را تشویق به نقل مکان به خارج از کشور کرده است.
بسیاری از تحلیلگران معتقدند که رشد چین در سالهای آینده به طور قابل توجهی کندتر از سه دهه گذشته آن خواهد بود. از سوی دیگر جوامع بسته نیز تمایل کمتری به نوآوری دارند و با توجه به تلاشهای پکن برای جدا کردن خود از دنیای خارج، چین ممکن است سرعت پیشرفتهای فناوری خود را نیز کند کند. در همین حال، شرکتهای آمریکایی در مسیر هوش مصنوعی در حرکتند و دانشگاههای آمریکایی همچنان به جذب دانشجویان با استعداد از سراسر جهان ادامه میدهند.
هارل میگوید با این حال، برای موفقیت در بلندمدت، ایالات متحده باید استراتژی اقتصادی موثرتری را در قبال متحدان نزدیک و شرکای خود در سراسر جهان ایجاد کند. ابزارهای اقتصادی جدید و بهتر و سیاستهای تجاری و مالی بینالمللی هدفمندتر میتوانند از تغییرات رادیکال در نظم بینالمللی تحت رهبری ایالات متحده توسط پکن جلوگیری کنند و به واشنگتن کمک کنند تا خود را با رقابت ژئوپلیتیکی در دنیای چندجانبه سازگار کند؛ حتی اگر نتوانند پکن را مجبور به تغییر کنند، سیاستگذاران ایالات متحده میتوانند اطمینان حاصل کنند که واشنگتن مزیت اقتصادی و تکنولوژیکی خود را حفظ کرده و سهم بیشتری از جهان را به سمت خود بکشاند. با انجام این کار، آنها میتوانند منافع ایالات متحده و شرکای آن را بدون توجه به انتخابهای چین پیش ببرند.